در باغ الفبای دلم یک رویاست            مهمان عزیز جشن من هم باباست
مامان قشنگ من به خود می بالد            امروز که کودکش عزیز و داناست

خدای مهربونم، چه نعمتی بالاتر از این که یادم دادی یاد بگیرم.خدای عزیزم، چه لیاقتی بالاتر از این که اکنون می توانم نام شایسته ات را بر لوح سفید کاغذ بنویسم.و خدای مهربونم چه نشاطی بالاتر از این که الفبا را در کنار آموزگارانی آموختم که ایثار را نیز برایم معنا کردند. ما فرشته های کوچک کلاس اولی، به همراه پدر و مادر نازنین و مسئولین گرامی دبستان با پخش سوره ی ((عصر ))  به استقبال جشن رفتیم. سپس با خواندن سرود الفبا، توانایی خود را به رخ حاضران کشیدیم. در ادامه دوستمان آقای کریمیان پور، متنی زیبا را در وصف آموزگاران خود قرائت نمود. همچنین آنچه که در سال تحصیلی گذشته انجام داده بودیم، به صورت اسلاید به رؤیت اولیایمان رسید. مجری ماهر برنامه، معاون محترم پرورشی، سرکار خانم بهشتی با دعوت از گروه علی نکته سنج و اجرای شاد آن ها، لحظات مفرّحی را برایمان ایجاد نمودند. آرمین روغنیان ، یکی دیگر از دوستانمان نیز با خوانش سوگند نامه، پیوند ناگسستنی مان را با آموختن برقرار کرد. این برنامه ی خاطره انگیز با اهدای لوح یادبود و هدیه، گرفتن عکس دسته جمعی، تقدیر از آموزگاران دلسوزمان و پذیرایی با پایان رسید.