امروز قلب عالم و آدم حرای توست
فرشتگان آمده اند، جبرئیل لحظه ها را می شمارد. متنش را از بر است: ((اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ...)), سنگها و صخره ها بی تابند.
سکوت ((حرا)) دلتنگ شکستن است .امشب اینجا بزمی برقرار است، به افتخار مردی که سالیان سال همینجا با خدای آسمان و زمین راز می گفت.
قرار است روزنه ای از افق قلبش به سوی جهان باز شود تا نور انباشته اش را به سرتاسر تاریخ بپاشد ابرها امشب به فرمان محمد در می آیند تا هر بوستانی را که جهل و خرافات خشکانده اند شکوفا سازد از نو و دانه های انسانیت که خدا در قلوب آدمیان کاشته را سیراب کند تا برویند و ببالند.
ندای((اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ...))
محمد تو رسول خداشدهای و من جبرییلام که این بشارت را میدهم..
در جشن مبعث دخترانمان با اجرای نمایش مبعث، مولودی خوانی ، شعبده بازی، سرود و غزل روز شادی را برای دوستانشان خاطره سازی کردند.